حامیان یک نامزد، قبل از انتخابات و به بهانه حمایت از او خیابان ها را می بستند و با سر و صدا و گاهی درگیری، مزاحم مردم می شدند.
مردم به این امید صبر می کردند که تا روز انتخابات، این مزاحمت ها و اغتشاشات تمام می شود. اما زهی خیال باطل . . .
وقتی کسی هدفش، کسب قدرت به هر نحو ممکن باشد، نتیجه انتخابات برای او معنی ندارد. مردم یا باید ریاست جمهوری او را قبول کنند یا باید شکنجه شوند.
نامزدی که مدعی است؛ بیش از 11 میلیون رای تقلب شده، حتی یک برگ سند از تخلفات نمی تواند ارائه کند.
آیا این تامل برانگیز نیست؟
آیا وقت آن نرسیده است که حامیان این آقا، کمی چشم خود را باز کنند و بیش از این جامعه را دچار مشکل نکنند.
مردم روزها در خیابان امنیت ندارند و شب ها از صدای آن ها آرامش.
گناه اکثریت جامعه چیست که باید به دست اقلیت جامعه شکنجه شوند؟
آن هم در حالی که برای ادعای عظیم خود، حتی یک برگ سند هم ندارند!
لطفا قدری بیندیشید. برای تجدید نظر تا فرصت باقی است، باید اقدام کرد.
پ.ن : نکته جالب این است که دوستان بنده که از اعضای فعال و ارشد ستاد موسوی بوده اند و سرصندوق ها حضور داشته اند، کمترین مشکل را با نتیجه انتخابات دارند؛ زیرا به چشم خود واقعیت را دیده اند و می دانند که اوضاع چگونه بوده است.
اما پروپاگاندای تقلب نمایی انتخاباتی آقای موسوی، اجازه نمی دهد این پرده، از جلوی چشم دیگران کنار برود و بقیه نیز با خاطری آسوده نتیجه انتخابات را بپذیرند.
بسم الله الرحمن الرحیم
این اشوب های خیابانی کار دشمنان ایران است . کسانی که در ماهواره ها عمری است که تبلیغ میکنند ما به ایران میاییم . گروهی به نام ما هستیم تشکیل داده اند .
شاید شما هم روی در و دیوار ها این جمله را دیده باشید . کسانی که در وبلاگ ها به نام طرفداران اقای موسوی ایجاد اختشاش میکنند دشمنان اسلام هستند ؛ نه طرفدار اقای موسوی .
شاید هم از همین گروه ما هستیم باشند که بخواهند با این کار ها مردم را تحریک به تظاهرات بکنند .
دوستان ؛ این تظاهرات فقط به نفع دشمنان ایران است . هنوز ساعتی نگذشته است که از تلویزیون اعلام شد ساعت 16 مردم راهپیمایی میکنند برای نا امید کردن دشمنان ایران ، که در بعضی وبلاگ ها دیده شد که نوشته است که موسوی گفته من شرکت نمیکنم و مردم هم شرکت نکنند . ایا این حرف اقای موسوی است یا حرف دشمنان اسلام که میخواهند با ربط دادن این حرف به اقای موسوی از حظور مردم جلوگیری کنند ؟
این اسیب ها به اموال عمومی به ضرر خود مردم تهران است . چون خودشان میخواهند از ان ها استفاده کنند .
حمله مسلحانه به پایگاه های نظامی کار مردم است یا کار دشمنان ایران که قصد از بین بردن ایران را دارند .
از همه مردم عادی میخواهم در خانه ها بمانند و با تجمع کمک به خارجی ها و دشمنان نکنند . با این وضع امکان جنگ داخلی و خارجی و نابودی ایران وجود دارد .
رییس جمهور ما قاطع است و دشمنان خارجی ایران از این رییس جمهور میترسند . حتی انها هم گفتند باید کسی به جز احمدی نژاد انتخاب میشد .
چون اقای احمدی نژاد به هیچ عنوان از حقوق ملت نمیگذرد . شجاع ؛ قوی و با خدا . و مرگ بر دشمن ایران و دشمن او .
امروز نوجوانی را دیدم که به میرحسین موسوی اهانت می کرد. گفتم: این کار را نکن! بد است. گفت: برو بینیم بابا!
همین امروز یک نوجوان دیگر را دیدم که داشت به محمود احمدی نژاد اهانت می کرد. گفتم: این کار را نکن! بد است. گفت: برو بینیم بابا!
پی نوشت: مسئول این جریانات فکری که در جامعه ایجاد شده کیست
مردم به انتخابات همانند یک صحنه جنگ که دشمنان به هم رحم نمی کنند نگاه می کنند.
آیا فضای باز سیاسی را مردم ما با تنش های اجتماعی اشتباه گرفته اند یا مسولان این گونه در جامعه جا انداخته اند؟
چرا...؟
این روزها همه نگران انقلاب هستند، همه از انقلاب دم میزنند و همه نگران توهین به نظام و انقلاب و زیر سوال رفتن شان روحانیت هستند…
خواهش میکنم به جملات زیر توجه کنید:
آقای هاشمی رفسنجانی: زمانی که تخریب و توهین به اصل انقلاب، محتوا و پشتیبانان اصلی انقلاب و نظام باز میگردد، سکوت جایز نیست!
شیخ مهدی کروبی در فیلم مستند تبلیغاتی: ای امام! بعد از تو همه چیز عوض شد!
آقای مسعود پزشکیان: دشمن هم نمیتوانست اینگونه نظام را تخریب کند!
دبیرکل حزب توسعه و عدالت: دشمنان نظام در خارج از کشور با لبخند مناظرههای اخیر را به تماشا نشستند!
علی قنبری نماینده مجلس: توهین به موسوی، توهین به نظام است!
عبده تبریزی: 90 درصد وقت احمدینژاد صرف تخریب چهرههای تراز اول نظام شد!
مرتضی طلایی: این مناظره زحمات گذشته مدیران انقلابی را زیر سوال برد!
اسحاق جهانگیری: متاسفانه رئیس جمهور در رفتاری غیرانسانی و غیر قانونی به هتاکی علیه افرادی پرداخت که ستونهای نظام به شمار میآیند!
جواد فاضل لنکرانی : این مناظره برگ سیاهی را در تاریخ کشور و انقلاب ثبت کرد و نظام در آن محاکمه شد!
کاتوزیان نماینده مجلس: احمدینژاد به شکل غیرمستقیم مقامات ارشد نظام را زیر سوال برد!
و سرانجام میرحسین موسوی که در ادامه سیاست مظلومنمایی خود، نقد دوران خود را مساوی با زیر سوال رفتن امام دانسته و گفته است: بزرگترین بدگوییها درباره دوران امام (ره) از زبان کسی جاری میشود که خود را سینهچاک ولایت و رهبری میداند!
همچنین بسیاری دیگر از آدمهایی که این روزها با شنیدن حرفهای احمدی نژاد احساس خطر کردهاند و یک دفعه یاد انقلاب افتادهاند و آه و فغان به راه انداختهاند که ای داد و بیداد انقلاب از دست رفت! جالب اینجاست که حتی آنهایی هم که تا دیروز خودشان داشتند ریشهی انقلاب و روحانیت را میزدند، امروز چنان برای انقلاب سینه میزنند که آدم واقعا انگشت به دهان میماند!
البته این مساله قابل تقدیر است که آدمها برای دفاع از انقلاب و نظام تا این اندازه نگران باشند، اما وقتی در جملات بالا دقت میکنیم میبینیم که این افراد بیشتر از آنکه برای انقلاب و نظام نگران باشند، نگران آدمها هستند! و بجای آنکه به فکر پیرایش انقلاب از نواقص باشند، به احمدینژاد ایراد میگیرند که چرا نواقص را افشا میکند؟
مگر چه اتفاقی افتاده ؟ جز اینکه احمدی نژاد از رفتار و کردار و نحوه زندگی و شیوه مدیریت بعضی مسئولان قبلی انتقاد کرده؟ آیا انتقاد از عملکرد و رفتار مدیران و مسئولان، باعث زیرسوال رفتن اصل نظام میشود؟ چرا دائما افرادی سعی دارند خودشان را برابر با نظام و انقلاب و امام تلقی کنند؟
مثلا آقای موسوی دیروز بیانیه صادر کرده و برای دفاع از خود، از امام استفاده کرده است و گفته:«چگونه معمار انقلاب – بنا به اسناد متعدد- آنچنان از دولت وقت حمایت کرده است؟» خوب جناب موسوی از همین منطق میشود در برابر خود شما استفاده کرد. چطور رهبر معظم انقلاب بنا به اسناد معتبر، اینچنین از دولت کنونی حمایت میکند؟ نمونهی تازهاش در حضور خود جنابعالی و در حرم امام خمینی که به صراحت گفتههای شما را رد کرد و برخلاف شما تاکید کرد که «آثار عزت این ملت بزرگ در مسائل مختلف جهانی نمایان است و حرف کسانیکه می گویند ملت ایران به علت پایبندی به اصول خود، از چشم دنیا افتاده است، ابداً قابل قبول نیست.» گفته خودتان را که در شب 14 خرداد یادتان هست؟!
پس لازم نیست اینقدر خودمان را عین و اصل نظام و انقلاب دانیم و اگر انتقادی از ما شد، فورا آنرا به حساب انقلاب بگذاریم. به نظر من بزرگترین اتفاق چند روز اخیر این بود که محمود احمدینژاد یکبار دیگر فرمایش امام را تکرار کرد که «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد!» همین. احمدینژاد حرف دل مردم ایران را زد که چرا باید بعضیها خودشان را عین انقلاب و مساوی با اصل نظام بدانند؟
البته اشکالی ندارد، همه این آقایان میتوانند احساس خطر کنند و بیانیه و اعلامیه صادر کنند و کار احمدینژاد را تخطئه کنند…
ولی آقایان استوانههای نظام بدانند که متاسفانه کمی دیر شده. چون مردم آنها را پشت سر گذاشته و از آنها عبور کردهاند. مطمئنا اگرهم کسی در برابر امواج خروشان ملت قرار بگیرید، در این اقیانوس بیکران غرق میشود!
روز جمعه 22 خرداد پای صندوق رای میبینمت دوست من
شوک حاصل از مناظره چند شب پیش احمدی نژاد و موسوی همچنان در جامعه وجود دارد. بازندگان این مناظره از همان ابتدا با روی آوردن به مظلوم نمایی و فرافکنی و مطرح کردن مسائلی چون ناموس و … سعی داشتند که شکست سنگین خود را تحت شعاع قرار بدهند، اما هیچ کس نمی تواند منکر شادمانی و رضایت گسترده مردم کشور از نتایج آن مناظره باشد.
از سوی دیگر اصلاح طلبان و حامیان میرحسین موسوی برای جبران آن شکست ترفندهایی را آغاز کرده اند که در روزهای گذشته شاهد آن بودیم و انتظار می رود در روزهای آینده هم به اوج خود برسد. به عنوان مثال می توان به پروژه آشوب و خشونت در شهرهای مختلف کشور، چاپ و نشر تصاویر بی حجاب همسر یکی از کاندیداها، سواستفاده از احساسات و اعتقادات مذهبی و سنتی مردم و … اشاره کرد.
شنیده ها هم حاکیست که عده ای از سیاسیون متنفذ قصد دارند با مراجعه به بیوت علما و مراجع و روحانیون قم و تحت فشار قرار دادن آنها، بیانیه هایی را علیه احمدی نژاد منتشر کنند.
همچنین میرحسین موسوی هم دیروز با ارسال نامه ای به رهبر معظم انقلاب، بار دیگر بر طبل مظلوم نمایی خود کوبید و به فرافکنی متوسل شد. وی با این ادعا که «تمامی نظرسنجیهای اخیر حکایت از جهش رای وی دارد، تاکید کرد: رفتارهای رئیسجمهوری و طیف هواداران ایشان که مرزهای اخلاقی و اسلامی را زیر پا میگذارند، در واقع واکنش به این واقعیت است که مردم تصمیم خود را گرفتهاند!»
به نظر می رسد فشار روانی حاصل از مناظره چنان بر آقای موسوی سنگین بوده که ایشان خیلی زود رفتار حامیان و اطرافیان خود را فراموش کرده اند. انصافا یک نفر به آقای موسوی یادآوری کند که شما که نگران زیرپا گذاشته شدن مرزهای اخلاقی و اسلامی هستید، یک بار دیگر فیلم و تصاویر مراسم دوم خرداد را تماشا کنید و صحبت های اهانت آمیز فائزه هاشمی و کامبوزیا پرتوی و … را علیه رییس جمهور یک ملت ببینید. همین یک نمونه برای شما کافیست تا معنای اخلاق و بی اخلاقی را متوجه شوید.
نتیجه آنکه با توجه به استقبال گسترده مردم از دکتر احمدی نژاد و شکست زودهنگام اصلاح طلبان در انتخابات، آنها راهی جز فرافکنی و مظلوم نمایی ندارند تا از همین امروز فضا را برای بهانه های فردای خود آماده کنند.
روز جمعه 22 خرداد پای صندوق رای میبینمت دوست من
نخبگان سیاسی آخرت خود را به دنیای دیگران نفروشند!!
اگر در دوره ای از تاریخ به ولایت پیامبر همان دوره اعتراف میکردیم دینمان کامل بود و مومن از دنیا میرفتیم ولی در دوره های بعد از آن تنها اعتراف به ولایت فرستاده حضرت حق کفایت نمیکند بلکه باید در دفاع از فرستاده خدا قیام نمود و حتی در راه آنها کشته شد.
تاریخ تکامل پیدا میکند و تکلیف مومنین متناسب با زمان و مکان آنها متفاوت است. به شکلی که در دوره ای از تاریخ شرط مومن بودن تنها حضور در جبهه های نبرد و کشته شدن در راه خدا نیست بلکه شرایط دیگری هم به اینها اضافه میشود.
اکنون که در دوره عقلانیّت تاریخ به سر میبریم و جبهه کفر به پیچیده ترین شکل خود رسیده است نمیتوان گفت وظیفه مومنین تنها دفاع از مرزهای جغرافیایی و عمل به تکالیف فردی است.
بعد از خکومت 4 ساله امیرالمومنین(ع) و و حکومت چند ماهه امام حسن مجتبی (ع) که دوره حضور معصومین(علیهم السلام) بوده است شیعیان مبتلای به حکومت نبودهاند. به همین خاطر در این دوره از تاریخ موضوع امتحانات و ابتلائات غیر معصوم عقلانیّت در امور فردی بوده است ولی از سال 1357 و در زمان غیبت حضرت حجّت (علیهم السلام) و با عنایت ایشان، شیعیان مبتلای به حکومت شدند و به موضوع امتحانات و ابتلائات مومنین اجتماعیات اسلام هم اضافه شده است.
معصومین(علیهم السلام) نه تنها بر همه ابعاد جامعه بلکه بر نیت های خیر و شر افراد هم احاطه دارند امّا غیر معصوم بر همه ابعاد جامعه احاطه ندارد. به همین خاطر نیازمند مدل و الگوی اداره هستیم. البته یقینا ولی جبهه حق از ناحیه خدای متعال امداد میشود. امّا نه بدان معنا که تکلیف از مومنین برداشته شود و ولی جبهه حق را در وسط میدان رها کنند.
در این دوره از تاریخ که شیعیان مبتلای به حکومت شدهاند اجتماعیات اسلام هم به موضوع امتحانات مومنین اضافه شده است. یعنی هر موضوعی که با جامعه اسلامی در ارتباط باشد و مومنین بتوانند در آن موضوع تصرفی داشته باشند موضوع امتحان است و باید در نهایت دقت و وسواس با چنین موضوعاتی برخورد نمود.
اکنون در ابتدای راهی هستیم که به تمدن اسلامی ختم میشود و به دلیل عدم وجود مدلهای مناسب با جامعه اسلامی ناچاریم در بخشهای مختلف، از مدل های موجود استفاده کنیم امّا تنها به اندازه نیاز و ضرورت نه بیشتر... ولکن ا اگر در همه بخش های جامعه بدون هیچ تلاش و زحمتی ساختارها و مدل غربی را وارد نمودیم و برنامه ای هم برای آینده جامعه نداشتیم هیچ فرق میان ما و سایر جوامع غربی وجود ندارد.
پس یکی از اساسی ترین وظایفی که به دوش نخبگان انقلابی است تولید علم و طراحی مدل ها و ساختار های متناسب با انقلاب اسلامی است که به کرات مقام معظم رهبری تحت عناوین مختلف به آن اشاره فرمودهاند.
انتخابات هم یکی از همین ساختارهایی است که برای اداره بخشی از جامعه از آن استفاده میکنیم امّا لااقل تاجایی که امکان دارد باید معیار ها و شاخصه ها را هماهنگ با انقلاب تعریف کنیم.
انتخابات جزء آن دسته موضوعاتی است که مومنین نمیتوانند نسبت به آن بی تفاوت باشند. چرا که سپردن سرپرستی بخشی از جامعه اسلامی به دست فردی که دارای صلاحیت یا عدم صلاحیت است موضوع بهشت و جهنم مومنین خصوصاً خواص جامعه است.
موثرین و خواص جامعه و افرادی که خود را فعّال سیاسی یا فرهنگی میدانند و در عرصه انتخابات فعالت کرده و یا لااقل به بخشی از جامعه برای انتخاب فردی یا افرادی مشاوره میدهند باید دقت داشته باشند که شایسته نیست به صورت سیاسی ویا به تبعیّت حزب به دنبال فردی که منافع حزب را تأمین میکند بروند و قیامت خود را به دنیای دیگران بفروشند، خصوصاً در انقلاب اسلامی که ثمره خون هزاران شهید انقلاب و دفاع مقدّس است.
اگر در اولین دوره های انتخابات کاندیداهای ریاست جمهوری، مجلس شوری اسلامی و ... به شکل هماهنگ با انقلاب عمل نمی کردیم قابل هضم بود امّا اکنون که بیش از سه دهه از انقلاب میگذرد پذیرفته نیست که کاندیدای ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و ... برای جلب آراء مردم به هر چیزی متوسل شود و نخبگان سیاسی هم بدنبال منافع خود یا حزب خود از آنها حمایت کنند.
طراحی یک مدل انتخاباتی هماهنگ با جامعه اسلامی برای انتخاب رئیس جمهور ، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و ... یکی از وظایف نخبگان انقلابی است و قطعاً طراحی چنین مدلی باید بر مبنای ادبیات انفلاب باشد.
باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کبریات در صغریات، و کلیات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند؛
و رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند؛ و فحص از عقلای متدینین که اصلح باشند نمایند؛ و در روشنی توقف ننمایند و در تاریکی حرکت ننمایند؛
و از رشوه دادن و گرفتن ( شیوه دول کفر)، دور باشند؛
با متدینین از عقلا، که محیط به مسائل شرعیه و با ایمان اعتقادی و عملی، و پرهیزگار، و با تدبیر، و شجاعت، و اعتدال فکری و مسلکی، باشند و با غیر آنها سر و کار نداشته باشند، و مسلمانها را گرفتار نکنند و کاری نکنند که در پشیمانی از آن، تدارکی نیست.
از وطن فروشی و وطن فروشان که غایت محبت دول کفر است، دور باشید. عواقب وطن فروشان به دول کفر را، ملاحظه بنمائید! دیدیم و می بینیم که به محلل های خودشان، وفا نمی کنند، مگر تا زمانی که چاره ندارند، و پس از آن، جز پشیمانی و عاقبت سوء برای تابعین آنها نمی ماند.
باید بدانیم که هیچ نقصی در ممالک اسلامیه نیست که منسوب به دول کفر نباشد؛ و آنچه منسوب به آنها است، نقص در اسلام و ایمان است، یا منتهی به آن است.
غیر از معصومین(ع) کسی نمی تواند بگوید: « همه چیز را می دانم، با می بینم» و نمی تواند کسی بگوید:
« هیچ چیز را نمی دانم و همه جا تاریکم، بلکه هر عامل عادی، چیزهایی را می داند و باید حرکت کند و توقف ننماید، [و] بلکه باید از معلومات خود، مجهولات را استخراج نماید تا آنجا که بتواند؛ و چیزهایی را نمی داند و باید احتیاط و توقف و تفحص نماید تا به ندامت غیر مستدرک، مبتلا نشود.
و این مطالب برای جواب سئوال ها، [ ذکر شد] با اشتمال بر بیاناتی که اتمام حجت و تأکید آن است، تا آنکه علی العمیاء، یا به مسامحه، خود و دیگران از مؤمنین را، در گمراهی وارد ننماید.
کسانی که متحیر و مرددند، به آنها دستور داده شده و می شود:
ملاحظه کنید: کدامیک از دو حزب، با ولایت علی(ع) موافق با موافق تر است؛ و کدام، اعتقاد او عملاً انتظار مهدی(ع) را دارد یا متأکدتر است؛ کدام، تغییری در امور دینیه، داده یا نمی دهد؛ کدام، معتدل در فکر، یا متلوّن است در اعتقاد یا عمل؛ کدام، ملکه تقوی و صدق و ائتمان دارد، یا قوی تر است؛ کدام، در صفات، شبیه به کفر یا نفاق و کدام، دورتر است؛ و بالجمله، کدام، به خدای متعال و خاتم الأنبیاء و خاتم الاوصیاء « صلوات الله علیهم و عجل فرجهم » نزدیک تر است.
از خداوند عظیم، موفقیت همه مؤمنین را بر مرضیات او، و تجنب از مبغوضات او را در همه جا و در هر حال، می خواهیم.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین با اشاره به فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در سنندج درباره ویژگیهای نامزد اصلح یادآور شد: شعار محوری حضرت امام (ره) نیز همیشه این بود که ما باید خدمتگزار مردم باشیم و خودمان را حاکم و مسلط بر مردم ندانیم و بدانیم که ولی نعمت ما مردم هستند.
محمدرضا باهنر اضافه کرد: بنابراین رئیس جمهوری باید درد مردم را خوب بفهمد و عالم به حساسیتهای آنها باشد و هم درگفتار و کردارش صادق باشد. یعنی اگر شعاری را مطرح میکند مردم بتوانند مطمئن باشند که بعد از پیروزی در انتخابات آن شعارها را محقق میکند، اما مهمتر از اینها این است که وی در عمل توانایی به کرسی نشاندن شعارهای خود را داشته باشد.
عضو ارشد فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری درباره ضرورت رعایت انصاف از سوی کاندیداها گفت: بنده سخن مقام معظم رهبری را اینطور تفسیر میکنم که کاندیداها هم باید اخلاق پیروزی را داشته باشند و هم اخلاق شکست را.
وی افزود: کاندیداها باید اگر پیروز شدند مطمئن باشند که این قدرت همیشگی نیست و دوره 4 ساله خیلی زود تمام میشود و هم اگر شکست خوردند و رآی نیاوردند بدانند که دنیا به آخر نرسیده است.
نائب رئیس مجلس تأکید کرد: ما در انتخابات باید یادمان باشد که در یک نظام اسلامی مشغول رقابت هستیم و فضا باید بهگونهای باشد که رقابت انتخاباتی بعد از انتخابات به رفاقت انتخاباتی تبدیل شود. کاندیداها باید طوری رفتار کنند که بعد از انتخابات روی دیدن یکدیگر را داشته باشند و حرفهای غیر منصفانهای را نه علیه نظام و نه علیه یکدیگر مطرح نکنند چون این به سود خودشان نیست.
با اندکی اصلاحات
منبع:ایرنا